اين جشن تولد است يا نقض حقوق کودکان؟!

آيا تا به حال به اين موضوع فکر کرده‌ايد که چرا در سالروز به دنيا آمدن کودکتان براي او جشن تولد مي‌گيريد؟ حتما پاسخ‌هاي متفاوتي به سوال من خواهيد داد اما بيشتر مواقع اينها فقط در حد حرف باقي مي‌ماند و موقع عمل، يعني روز تولد که مي‌شود، براي شادي کودک دلبندتان و براي اينکه صرفا به او خوش بگذرد...

 هيچ کاري نخواهيد کرد. خيلي از والدين براي چشم و هم‌چشمي و نشان دادن امکانات مالي و ديگر امکانات زندگي‌‌شان به دوستان و اقوام جشن تولد براي کودک مي‌گيرند و وقتي مهماني تمام مي‌شود، اگر با ديد منصفانه نگاه کنند، خواهندديد اين مهماني فقط به نام کودک بوده نه به کام او.

اگر فلاني ارکستر آورده شما فلان دي‌جي را خبر مي‌کنيد، از صبح آرايشگاه مي‌رويد و در روزي که متعلق به کودک شماست، او را تنها مي‌گذاريد. گاهي هم اوضاع از اين بدتر مي‌شود، دختر کوچولويتان را همراه مي‌بريد تا آرايش مو و صورت رويش انجام شود، سپس خسته و هلاک مجبورش مي‌کنيد براي خراب نشدن مدل موهايش، تابع قوانيني باشد که مخصوص تولد و مهماني‌هاي بزرگسالان است نه بچه‌ها؛ دست به بادکنک‌ و تزيين‌ها نزن، ميز شيريني و ميوه را به هم نريز، به ميز مخصوص کادوها دست نزن و آنها را باز نکن و....

اشک کودک را درمي‌آوريد که ژست بگيرد و در عکس يادگاري خوب بيفتد. آيا اين رفتارها يک جور آزار دادن کودک نيست؟ آيا اين رفتارها نقض حقوق بچه‌ها نيست؟

من به والديني که با رسوم خودشان و به نام کودک مي‌خواهند مهماني تولد ترتيب دهند، مي‌گويم بهتر است براي کودک يک تولد با شيوه درست بگيرند و در صورت تمايل يک مهماني خانوادگي هم براي خودشان تا بي‌جهت بچه‌ها را اذيت نکنند. بايد ديدمان را در مورد تولد گرفتن براي کودک عوض کنيم و ابتکار عمل به خرج دهيم و نه فقط در حرف، بلکه در عمل کاري کنيم به بچه‌ها خوش بگذرد. اگر براي کودک زير 5 سال تولد مي‌گيريم، محدوديت‌ها را برداريم و اگر کودک دوست دارد کادوي دوستانش را قبل از برش کيک و مراسم آن باز کند، اجازه دهيم اين کار را انجام دهد. اگر بادکنکي را مي‌خواهد در اختيارش بگذاريم. اگر از شخصيت‌ کارتوني خاصي خوشش مي‌آيد، آن را با خلاقيت خاص بازسازي و در روز تولدش شگفت‌زده‌اش کنيم.

بازي‌هاي خلاقانه ترتيب دهيم و باور کنيم در سالگرد تولد بچه‌ها بايد به آنچه آنها دوست دارند، بپردازيم نه آنچه خودمان فکر مي‌کنيم، مناسب است. اگر مي‌خواهند دور هم بنشينند و نقاشي کنند، خميربازي کنند يا تفنگ‌بازي، همين دور هم بودن و شادي برايشان خوشايند است. سعي کنيد از رسوم دست و پاگير مانند برگزاري جشن‌هاي ماهگرد که در برخي خانواده‌ها باب شده، خودداري کنيد و اجازه دهيد کودک در اين سن پايين از با شما بودن لذت ببرد. در جشن ماهگرد که تا يک سالگي انجام مي‌شود، همه دلشان مي‌خواهد کودک را بغل کنند و با او عکس بگيرند؛ اين اتفاق ناخوشايند از ديد بچه شيرخوار که اضطراب جدايي را تجربه مي‌کند، بسيار نامطلوب است اما شما که از تغييرات هر ماهه او لذت مي‌بريد متوجه اين آزار او نمي‌شويد. شايد برايتان اتفاق افتاده باشد که از بعضي آدم‌ها بي‌هيچ دليل خاصي خوشتان نمي‌آيد؛ احتمالا شما در فرآيند ناخودآگاه ذهني‌تان از او خاطره داريد مثلا در بچگي شما را به زور بغل مي‌کرده و مي‌بوسيده است. پس نگذاريد اين حس براي کودکتان هم تکرار شود.

ما به دليل تغييرات مغزي‌مان خاطرات زير 3 سال زندگي‌مان را به ياد نمي‌آوريم اما به هر حال در ناخودآگاه خود هيجان‌هاي مثبت و منفي را در ذهن داريم.