چگونه فرمانروای مغزمان باشیم ؟ (بخش اول )

این مطلب نوشته کریستین کامفورد (Christine Comaford)، یکی از پیشگامان بهبود عملکرد بشر است ، او  یک مدیر اجرایی بسیار موفق باROI 700% است و مدیران اجرایی را برای دستیابی به نتایج قابل توجهی در عملکرد و بهره وری عملیاتی با ترکیب نوروساینس و استراتژی کسب و کار آموزش می دهد .کریستینا کومافورد . او نویسنده کتاب " SmartTribe " می باشد: ایجاد فرهنگی که در آن تجارت پرسود و نوآوری بیشتر در رقابتها دیده می شود. www.SmartTribeBook.com

  مغزتان را دوباره برنامه ریزی کنید : مغلوب كردن محرك هاي مرسوم   

در اولین مطلب در این زمینه با عنوان " چگونه مغزتان هنگ می کند "  ، مسئله " hijack " را بررسي كرديم كه چگونه مغز افراد تحريك مي شود و يا هنگ مي كند. اكنون مي خواهيم نگاهي بياندازيم به اينكه چگونه درونمايه فرهنگي باعث تحريك مغز شده و چگونه از چنين تحريكاتي جلوگيري نماييم.

ابتدا به بررسي كلمه " فرهنگ " مي پردازيم. يك فرد در طول زمان بر اساس معيارهاي فرهنگي به تكامل مي رسد. معيارهايي مثل " باور داشتن به اينكه دنيا بر كدام پاشنه مي چرخد" و اينكه " طبيعي بودن " يعني چه؟ تركيبي از اين هنجارها هويت را به وجود مي آورند. بنابراين اگر شخصي به حقوق ديگران احترام نگذارد و جامعه به رفتارش برچسب " طبيعي " بزند ، ممكن است شما با قوانين دولتي برخورد كنيد ولي اگر رفتارهايي چون رقابتهاي سالم ، اختلافات محترمانه ، طبيعي تلقي شوند ، شما به خوبي با آن كنار آمده و به آن فرهنگ امتياز خوبي مي دهيد.
اما اگر به اين نتيجه رسيده ايد كه ترس زيادي در درون فرهنگتان وجود دارد، اجازه بدهيد چند روش براي روبرو شدن با آن ترس ها را به شما يادآور شوم. روش اول اين است كه به خود و گروهتان آموزش دهيد كه چگونه با يك تير دو نشان بزنيد. ما قصد داريم در اين روش با استفاده از دستتان نشان دهيم كه چگونه مغز ياد مي گيرد.
يكي از دستان خود را بالا نگه داريد . انگشتان را صاف كرده و مطابق تصوير انگشت شست را روي آن خم كنيد:

فکر کنید مرکز کف دست شما سمبل ساقه مغز می باشد. کف دست نشان دهنده مخچه میانی است و انگشتانی که نشان دهنده سیستم حاشیه ای می باشند. حالا چهار انگشت دیگر را روی انگشت شست قرار داده و مشت کنید.

پشت دست وانگشتان نشان دهنده نئوکورتکس مغز می باشند از بند انگشت تا سر انگشت نشانگرپر کورتکس مغز شما است. وقتی دستتان را مشت می کنید نشان دهنده مغز شماست که کاملا در اختیار شما است. از کورتکس مغز گرفته تا ساقه مغز. این حالت هوشمند مغز شماست جایی که شما تصمیمات فوق العاده ای می گیرید، خلاق ، مشتاق و عاطفی و آماده پذیرفتن هر نقشی می شوید.

حالا به یکی از خاطرات بد روزمره تان فکر کنید همان روزی که از ناحیه مغز وارد منطقه بحرانی شده یعنی مکان درک مبارزه ، پرواز و یخ بستن. اینجا همانجایی است که شما قرار گرفته اید، شما در چنین حالتی قرار گرفته اید:

حالت هوشمند مغز شما تحت حمله قرار گرفته و وضعیت بحرانی مغز در حال اجرای نمایش است. در این مورد الگوهای امنیتی و ناخواسته شما (توسط تصمیم گیری آگاهانه شما ) درگیر می شوند و شما هم دسترسی کامل به وضعیت چاره ساز ندارید. لوب های جلویی مغز شما انگار آویزان و در معرض باد قرار گرفته اند. با در نظر گرفتن زمانی که در آن قرار گرفته اید مغز در وضعیت بحرانی قرار گرفته و قابلیتهای منفی آن یعنی ایجاد " اضطراب " فعال می شود. ( ما دقیقا دوست نداریم که از کلمات "منفی" یا "مثبت " برای معرفی این وضعیت استفاده کنیم برای اینکه هر وضعیتی به نحوی توصیف می شود اما این وضعیت های توصیف شده مطابق خواسته ما نیستند چون وقتی که شما دسترسی کامل به مغز ندارید یا مجبورید که مساله را حل کنید و یا رهایش کنید. )

حالا یک بار دیگر دست را مشت کنید – مثل حالت شعار دادن مطابق شکل زیر:

همانطور که قبلا به آن اشاره کردیم ، این حالت مشت کردن نماد احاطه داشتن به مغز می باشد و لوب های جلویی مغز کاملا در اختیار شما هستند. به یاد داشته باشید که در اختیار داشتن لوب های جلویی مغز به معنی توانایی برای برنامه ریزی کردن ، توانایی نو آوری ، حل مسائل پیچیده ، نتیجه گیری کردن از مسائل ، داشتن ایده های تصویری ، تجربیات با درصد هوشیاری بالاتر می باشد و همه این ها در محدوده کاملا مثبت قرار دارند یعنی در محدوده " وضعیت هوشمند " مغزشما.
شاید شما بخواهید که این نمادهای دستی را به اعضای تیم کاری خود یاد بدهید تا آنها در زمان کار کردن بتوانند از این نمادها کمک بگیرند. شما در زمانی که خیلی استرس دارید می توانید از این سمبل های دست استفاده کنید. زمانی که در یک جلسه هستید ، و دوست دارید که بقیه در " وضعیت خلاقانه " خود قرار بگیرند ، می توانید وضعیت یک مشت را به آنها نشان دهید.
جدول زیر یک مرجع مختصر برای راهنمایی بعضی رفتارها می باشد که ما را در وضعیت های هوشمند و بحرانی هدایت می کند. می توانید از این وضعیت ها یادداشت بردارید.
مسائلی که موجب می شوند ما در وضعیتهای بحرانی و یا هوشمند قرار بگیریم:

 چه مشکلاتی ما را در وضعیت بحرانی قرار می دهند؟  
اخراج / بدون هیچ توضیحی
وقت کم / ضرب العجل های غیر واقعی
تضاد
شایعات بی اساس
موضع گیری های سیاسی
محرمانه بودن / وضعیت ناشناخته
پیامهای پی در پی / توقعات نامشخص
حذف بودجه
تغیرات تحمیلی
از دست دادن درآمد یا مشتری
از رونق افتادن کار

  چگونه در وضعیت هوشمند خود قرار بگیریم؟  
گرفتن پیامهای دقیق و روشن مبنی بر علت حذف فرد برای سازماندهی مجدد شرکت و یا بهبود شرایط کاری
وعده برآورده کردن درخواست ها و امنیت در ارتباطات
ایجاد فرهنگی که نظرات متفاوت و مخالف در آن حمایت می شود به علاوه به طور آشکار تضادها را برطرف می کند.
توجه نکردن به شایعات همراه با حمایت کامل رییس یا رهبر
کاهش سیاست ها ، حمایتهای نامحسوس ، خرابکاریها و تضعیف سازی ، با حمایت کامل رهبر گروه
ارتباط مداوم و شفاف
ارتباطات مشخص و صریح
پیامهای روشن در "حلقه اتصال " و اینکه چگونه می توانیم باهم کار کنیم
پیامهای روشن در زمینه بروز تغییرات همراه با توضیحات کامل
پیامهای واضح درمورد اینکه چگونه حجم کار را مدیریت و کنترل نماییم

به یاد داشته باشید که بعضی فعالیتهای سنگین و پر استرس مثل ورود ، تحلیل و فراخوانی اطلاعات شانس بیشتری دارند که فرد را در وضعیت بحرانی خود قرار دهند. اینجا همان جایی است که آداب و رسوم موجود مثل یک ماموریت با ارزش و جدی با بار عاطفی شدید و ترسناک به نظر می رسد.

امیدواریم که تا اینجا شما را متقاعد کرده باشیم که قرار گرفتن در وضعیت هوشمند برای شغل شما بهتر است. مخصوصا مشاغلی که با نوآوری و خلاقیت و تغییراتی برای رشد همراه هستند. همچنین این وضعیت یک وضعیت خوب برای هدایت کردن دیگران در موقعیتهای کاری ، رشد و زندگی می باشد . سعی کنید وارد وضعیت هوشمند شوید و همان جا بمانید !