✳♈❋ خانــواده من ❋♈✳

   او پرستاراست شبها بیدار است با مهربانی فکر بیمار است او مهربان است شیرین زبان است   مثل فرشته   در آسمان است   چراغی در دست می گیرد هر شب   همیشه دارد   لبخندی بر لب   سر تا پا سفید   می پوشد لباس   رنگ لباسش   مثل گل یاس   او به بیماران   دوا می دهد   با مهربانی   غذا می دهد   او پرستاراست   شبها بیدار است ...

   خرسک نازم لالا کن لالایی ساکته خونه نمی آد صدایی از صبح تا حالا ما خیلی بازی کردیم با هم دیگه ما خاله بازی کردیم حالا باید لالا کنیم دوتایی تو گوش بکن من می خونم لالایی ...

سلام دوستای خوبم یک شعر کوتاه برای ولادت حضرت فاطمه (س) جشن تولد می گیریم گل می ریزه از آسمون مثل ما شادی می کنند فرشته های مهربون شاعر:شکوه قاسم نیا

می دهد روح و جان مسجد جمکران بوده در یاد ما هست و هست با صفا جمکران می روم شاد شاد می شوم داخل صحن پاک روی سنگ روی خاک خوانده ام من نماز پیش آن بی نیاز می روم با وضو خوب و خوش پیش او چشم من بی قرار مانده درانتظار چونکه آن مرد دین رهبر مۆمنین هست و در غیبت است پاک و باهیبت است از همه برتر است بر همه سرور است جمکران جای اوست می روم پیش دوست ...

یک بستنی از کوچه خریدم برگشتم و به خانه رسیدم از کاکائوهاش خوردم ولی زود احساس کردم بی حال و شل بود     دیدم کمی بعد شد نرم و وارفت یک دفعه کج شد جیغم هوا رفت سُر خورد و افتاد بر روی پایم از بستنی ماند چوبش برایم ای «گرم» خیلی لوس و بدی تو شد بستنی آب تا آمدی تو ...

من بهارم فصل باران دوست دارم دانه ها را سبز و خرم ، شاد و خندان بازی پروانه ها را دوست دارم آسمان را آفتاب مهربان را       دوست دارم روی گل را رنگ گل را بوی گل را دوست دارم ماهیان را توی چشمه، توی دریا دوست دارم هر کجا را باغ و بستان، کوه و صحرا دوست دارم، دوست دارم من بهارم، من بهارم ...

ای کاش مادر، راحت بخوابد تا صبح دیشب بیدار بودم تب داشتم، چون بیمار بودم   جز من یکی هم اصلا نخوابید همدرد من بود تا صبح نالید دست قشنگش روی سرم بود او دوستم داشت او مادرم بود گرمای تب کاش دیگر بخوابد تا اینکه امشب مادر بخوابد ...

امروز می خوایم یک شعر زیبا از مادر بذارم برای روز مادر مادر مهربان من به بهار گفته ام مادر من مهربونه من به ستاره گفته ام مادر من یک گوهره مادر من فرشته است به آسمون نوشته است از گوهرم بالاتره بهشت جای مادره ...

منبع   ...