خانواده منخانواده من، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 7 روز سن داره

✳♈❋ خانــواده من ❋♈✳

عاااااااااااالیم تا وقتی که بتونم حال همه رو عااااااااااالی کنم.^_^

شعر کودکانه خورشید خانم

1391/7/29 21:49
نویسنده : خاله ی مهربون
1,190 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

خورشید

خورشید خانم

 

از پشت کوه دوباره

خورشید خانوم در اومد

 

 

 

خورشید

 

 

 با کفشای طلا و

پیرهنی از زر اومد

 

 آهسته تو آسمون

چرخی زد و هی خندید

 

خورشید

 

 

 ستاره ها رو آروم

از توی آسمون چید

 

 با دستای قشنگش

ابرا رو جابه جا کرد

 

 از اون بالا با شادی

به آدما نیگا کرد

 

خورشید

 

 

 دامنشو تکون داد

رو خونه ها نور پاشید

 

 آدمها خوشحال شدن

خورشید بااونها خندید...

 

منبع:کودکانه های بهار

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سهیل ( هم وطن )
30 مهر 91 15:23
سلام چه زیبا گفته اند که بهشت زیر پای مادران است / هنوز نغمه ، لای لایی را که میشنویم گوشهایمان تیز و دلهایمان هوایی می شود / گویی نغمه ای است که ما را به دنیا و دنیا را به ما معرفی کرده است / آری مادری که همچون استادی توانمند با نغمه لالایی ما را برای همیشه مدیون و دوست دار و عاشق خود کرد / مادرم هرچند دورم ز تو اما بدان لحظه ای غافل نیستم از تو // از شما دستندرکاران این وبلاگ سپاسگذارم که با محتوایی غنی ، شاداب و جذاب مرا یاد زنی انداختید که تا آخر عمر ، نه حتی تا قیامت هم خود را مدیون او می دانم


سلام..خیلی ممنون