خانواده منخانواده من، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

✳♈❋ خانــواده من ❋♈✳

عاااااااااااالیم تا وقتی که بتونم حال همه رو عااااااااااالی کنم.^_^

سربند یا حسین

  دیروز مادرم پیشانی مرا با «یا حسین» بست یک دفعه بغض من با دسته های اشک در کوچه ها شکست وقت اذان ظهر من سجده می روم بر خاک کربلا این یا حسین سبز کرده ست سربلند پیشانی مرا ...
5 دی 1392

عروسک غمگین

داداش من کچل کرد دیشب عروسکم را او داشت دسته مویی نرم و لطیف و زیبا حالا دو چشم سبزش غمگین و غصه دار است حالش کمی گرفته انگار بی قرار است او را بغل گرفتم مثل همیشه محکم گفتم نخور عزیزم یک ذره غصه و غم حتی بدون مو هم من عاشق تو هستم آن وقت بر سر او توری سفید بستم ...
5 دی 1392

شعر كوتاه كودكانه شب يلدا

به صد يلدا الهي زنده باشي انار و سيب و انگور خورده باشي اگر يلداي ديگر من نباشم تو باشي و تو باشي و تو باشي شعر شب يلدا باز شب يلدا اومد بلندترين شب سال منتظرش مي شينيم از سال پيش تا امسال     همون شبي كه مي گن بلندتر از هر شبه شب هاي بعد يلدا كوتاه و كوتاه تره همه ي ما جمع مي شيم خونه مادر بزرگ مي شينيم زير كرسي هم كوچيك و هم بزرگ روي ميزش نشسته قاچ هاي هندونه يه كاسه ي بزرگش انار دونه دونه كيشميش و پسته مي ده با آلو و توت خشك نقل و نبات شيرين به هر كي مي ده يه مشت آخ كه شب هاي يلدا چه شور و حالي داره هر كسي زو...
25 آذر 1392

یاریگر حق

  ای حسین ای  کشته ی دین و نماز بنده ی پاک خدای  بی نیاز ای حسین ای سرو آزاد جهان دشمن ظلم همه غارتگران ای حسین ای بنده ی پاک خدا بهر قرآن کرده ای جان را فدا تو حسینی،جدّ تو پیغمبر است بر قلوب مۆمنان او رهبر است خواستی تا دین حق یاری کنی بهرحفظ دین حق کاری کنی ظالمان گفتند با ما یارشو با یزید و کافران همکارشو دست رد بر سینه ی آنان زدی دوربودی از گناهان و بدی در نبردی نابرابر با سپاه کافران جان خود کردی فدا ای جانِ جان تو شهیدی زنده ای پاینده ای تا ابد در خاطر ما زنده ای ...
4 آذر 1392

صدای اذان

نزدیک خانه ی ما یک مسجد قشنگ است که از مناره هایش بانگ اذان بلند است گلدسته های زیبا گویی طلایی رنگ است کز آن رنگ طلایی صوت قرآن بلند است گوید به ما مۆذن هر صبح و ظهر و هر شب برخیز ای مسلمان وقت نماز تنگ است ...
4 آذر 1392

شعر كودكانه براي ايام محرم

دویدم و دویدم به کربلا رسیدم کنار نهر آبی لب های تشنه دیدم   یه باغبون خسته با یک دل شکسته کنار باغ تشنه زانو زده نشسته کوچولوی شش ماهه که پاک و بی گناهه اگه طاقت بیاره عمو جونش تو راهه آهای! آهای ستاره! یه دختر سه ساله خواب باباش و دیده اشک می ریزه می ناله امام مظلوم من! کاشکی کنارت بودم وقتی تو تنها بودی رفیق و یارت بودم ...
26 آبان 1392

شعر كودكانه محرم و امام حسين

سلام دوستاي خوبم امروز يه شعر به مناسبت محرم و امام حسين مي ذارم اين شعر مي تونه به صورت مداحي و سينه زني هم انجام بشه شعر امام حسين (ع) دويدم و دويدم به كربلا رسيدم كنار چشمه آب يه مشك خالي ديدم   مشك دادم به چشمه چشمه به من آب داد آب و دادم به زمين زمين به من لاله داد لاله به رنگ خونه تو گوش من مي خونه اين قسمت مي تونه سينه زني انجام بشه حسين حسين غريبه تشنه ولي شهيده حسين حسين حسين جان حسين حسين حسين جان ...
21 آبان 1392