خانواده منخانواده من، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

✳♈❋ خانــواده من ❋♈✳

عاااااااااااالیم تا وقتی که بتونم حال همه رو عااااااااااالی کنم.^_^

کتاب قصه

  من یه کتاب دارم پر از گل و ستاره یه خانه عروسک هزار تا قصه داره هر جا نگاه میکنی نقاشیاش قشنگه تو باغچه ی کوچکش گلهای رنگارنگه کتاب خوشگل ما قصه میگه برامون قصه مادربزرگ تو شبهای زمستون تو باغ قصه ی ما حیوونا مهربونن پرنده ها تو باغش با هم آواز میخونن ...
20 آبان 1392

عروسک من

  عروسک خوشگل و نازم توئی با چشمون آبی و لپ گلی وقتی که نازت می کنم می خندی موقع خواب چشمونتو می بندی رختخواب سفید و توری داری تا که برات قصه نگم بیداری منم برات موقع خواب همیشه قصه می گم قصه گرگ و میشه ...
15 آبان 1392

شعر پدر بزرگ

با صورتي مهربون نشسته روي ايوون از گل ياس و پونه   پدر بزرگ ميخونه مي گه براي زري   قصه ديو و پري قصه سنجاب و ماه   قورباغه توي چاه حرفاش هميشه حرفه   موهاش برنگ برفه با اون لباي خندون   دوستش دارم فراوون ...
23 شهريور 1392

شعر انار برای شب یلدا

سلام دوستای خوبم یکی از میوه های شب یلدا انار هست یک شعر زیبا از انار یاد می گیریم انار چاق و چله از روی شاخه افتاد گربه ای نزدیکش رفت یواش یواش قلش داد   بازی می کرد و می گفت : خیلی خوبه حال من کاری نداشته باشید به توپ فوتبال من شاعر: مریم هاشم پور ...
20 آذر 1391

شعر کوتاه عید غدیر عید سادات

سلام دوستای خوبم دیروز عید بود روزی که امام علی (ع) برای امامت انتخاب می شن این روز رو بعضی ها اعتقاد دارن که روز عید سیدهاست و به دیدن سادات میرن و عیدی می گیرن حالا ما یک شعر در مورد سادات به مناسبت عید غدیر می ذاریم سادات که میوه های باغ فدکند زیبا و قشنگ و خوشگل و با نمکند هستند ستاره ی سماوات ولا هر چند زیادند ولی باز تکند
14 آبان 1391

چاقاله با یک عروسک رفته به مهد کودک

چاقاله با یک عروسک رفته به مهد کودک چاقاله با یک عروسک رفته به مهد کودک     خیلی اونو دوست داره به اون می‏گه وروجک   هر روز به این عروسک غذا می‏ده، آب می‏‏ده   قصّه براش می‏خونه به چشم اون خواب می‏ده     از مهد کودک، اون‏ها با هم می‏آن به خونه   دست همو می‏گیرن چاقاله براش می‏خونه:   «وروجکم قشنگه از همه کس بهتره اما غذا نخورده مثل مداد لاغره»   وروجک هم می‏خونه: «چاقاله بادوم عزیزه ...
10 آبان 1391

شعر کودکانه اصول دین

سلام دوستای خوبم این شعر زیبای اصول دین که برای کودکان گفته شده رو یاد می گیریم   اصول دين بود پنج دانستنش چُنان گنج هر كودك مسلمان فرا گرفته اين پنج (2بار) نخست اصل توحيد خدا تك است و وحيد جهان و هرچه در آن فقط خدا آفريد عدل است اصل دوم دور است از خدا ظلم خداي عادلِ پاك ستم نكرد به مردم اصل دگر چنين است نبوت سومين است خداي خوب و دانا بهر هدايت ما پيامبران را آوُرد ما را به آنها سپرد بودند بهترين ها دوستاي خوب خدا   گفته خدايِ احد علي پس از محمّد اميرَ المؤمنين است امامِ مسلمين است امامت اصل چارم حافظ دين و مردم دو...
1 آبان 1391

شعر کودکانه خورشید خانم

    خورشید خانم   از پشت کوه دوباره خورشید خانوم در اومد            با کفشای طلا و پیرهنی از زر اومد    آهسته تو آسمون چرخی زد و هی خندید        ستاره ها رو آروم از توی آسمون چید    با دستای قشنگش ابرا رو جابه جا کرد    از اون بالا با شادی به آدما نیگا کرد        دامنشو تکون داد رو خونه ها نور پاشید    ...
29 مهر 1391